جدول جو
جدول جو

معنی تره غیه - جستجوی لغت در جدول جو

تره غیه(رِ یِ)
مرکز بخشی است در ولایت لانیون واقع در ایالت کوت دونور که چندان از ساحل دریای مانش دور نیست و 3600 تن سکنه و یک کلیسای بزرگ دارد که متعلق به قرنهای 14- 15 میلادی است. موطن ارنست رنان نویسندۀ معروف فرانسه در اینجاست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ رَ / رِ رَ / رِ)
سبزه ای است که آنرا به تازی ایهقان خوانند. (فرهنگ جهانگیری) (شرفنامۀ منیری). سبزی و تره ای است که آنرا ایهقان خوانند و آن خردل صحرایی است. (برهان). خردل صحرایی. (ناظم الاطباء). تره ای است که بتازی ایهقان گویند و آن تره ای است که دراز میشود و شکوفۀ سرخ دارد و برگش پهن است و خورده میشود. (فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). رجوع به ایهقان شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ / رِ یِ)
تره ای است که بغایت تلخ بود. (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). تره ای باشد شبیه تبرخون (ترخون) لیکن به غایت تلخ است. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قَ یَ)
دهی جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر واقع در 36هزارگزی شمال باختری ورزقان و 27 هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریایی است. سکنۀ آن 31 تن. آب آن از رود خانه گاو و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده محل قشلاق طایفۀ حاجی تارویردی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تْ رِ)
شهر و مرکز ناحیه ای است در ایالت کیوی و در قلمرو دولت آزادایرلند قرار دارد. صاحب قاموس اعلام ترکی در ذیل ترالیه آرد: قصبه ای است در ناحیۀ مونستر از ایرلند که در ساحل رود لبه قرار دارد و از مصب همین رود که در ساحل اقیانوس اطلس واقع است 2 هزار گز فاصله دارد. این قصبه مرکز ایالت کیوی است و 12500 تن سکنه دارد
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
کفک برآوردن شیر. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد) : رغی اللبن ترغیه، و یقال: امست ابلهم ترغی و تنشف، ای بها نشافه و رغوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بخشم آوردن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قره غایه
تصویر قره غایه
ترکی سیاه پایه نام جایگاه
فرهنگ لغت هوشیار
پاره پوره، نامنظم
فرهنگ گویش مازندرانی
زیر آب شیراوانی، زیرشیروانی
فرهنگ گویش مازندرانی